مدیران و مشاوران
وظایف مدیران هنرستان ها
هنرستان شهید مطهری شهرستان کلاله استان گلستان 248 هنرجو در رشته های برق صنعتی، برق ساختمان، ماشینهای الکتریکی، تعمیر موبایل، تأسیسات، صنایع چوب، گیاهان آپارتمانی، تعمیر مکانیک سواری و تعمیر موتور تراکتور دارد. این هنرستان با داشتن 30 نفر کادر آموزشی، اداری و خدماتی، یکی از هنرستانهای موفق استان گلستان در تربیت هنرجویان محسوب میشود. با آقای جواد صادقی، مدیر این هنرستان، گفتوگویی انجام دادهایم که در ادامه از نظر شما میگذرد. آقای صادقی متولد سال 1354در شهرستان مینودشت و کارشناس مدیریت برنامه ریزی آموزشی با 24 سال سابقه کار در آموزش وپرورش است. وی بیش از 14 سال است که مدیر هنرستان شهید مطهری کلاله است.
1. آیا شما هنرستان خود را هنرستان موفقی میدانید؟
من زمانی میتوانم بگویم هنرستان ما موفق است که درصد قابل توجهی از هنرجویانمان بتوانند در بازار کار موفق شوند. تقریباً 60 درصد هنرجویان ما در بازار کار موفق بوده اند، ولی یک سلسله مسائل و مشکلات قانونی و کمبود امکانات و نیروی کار سبب میشوند که ما به همه اهدافمان نرسیم.
2.چه اهداف دیگری، غیر از جذب بازار کار شدن هنرجویان، برای هنرستان در نظر گرفته اید؟
هدف اصلی در هنرستانها این است که هنرجویان به کارآفرین تبدیل شوند. یعنی هر دانش آموز یک مهارت را آموزش ببیند و با آن بتواند کارآفرینی کند. باید توجه داشت که مهارت یک بحث است و کارآفرینی بحث دیگری است. یعنی در کنار اینکه به هنرجویان هنر و مهارتی را آموزش میدهیم، باید او را به سمتی هدایت کنیم که بتواند وارد بازار کار شود و درامد کسب کند. در اینجا ورود به دانشگاه نباید هدف هنرجویان تلقی شود. با توجه به شرایط دانشکده های فنی هنرجویان به راحتی میتوانند وارد دانشگاه بشوند. اگر بتوانیم هنرجویی تربیت کنیم که از نظر مهارتی به اعتمادبه نفس در بازار کار برسد و برای خودش کار ایجاد کند، بحث دانشگاه او راحت است. فکر نمیکنم درصد ورود هنرجویان ما به دانشگاه جزو هدف هایمان محسوب شود.
ما فارغ التحصیلان کاردانی، کارشناسی و حتی کارشناسی ارشد بیکار داریم. چرا؟ چون از هدف دور شده اند. هدف نباید کسب مدرک دانشگاه باشد.با توجه به شرایط کنونی جامعه و درگیر شدن با بیکاری که معضل اصلی جوانان کشور ماست، اگر معضل بیکاری حل شود، خیلی از مشکلات جامعه و فشارهای موجود بر خانواده ها کم خواهد شد و دیگر بسیاری از ناهنجاری های اجتماعی را شاهد نخواهیم بود. این امر منوط به آن است که ما در هنرستانها وظیفه اصلی خودمان را به خوبی انجام دهیم.
3. چه مقدار از موفقیتهای کسب شده حاصل تلاش کار خودتان بوده و چه مقدار آن از طریق مساعدتها و کمکهای اداره به دست آمده است؟
نمیتوان این دو مقوله را از هم جدا کرد. اینها لازم و ملزوم یکدیگر هستند. در مرحله اول اگر هنرستانی موفق میشود، خود سیستم کمک میکند. بعد به سازمان و اداره آموزش وپرورش منطقه خودمان برمیگردد و نهایت اینکه هنرآموز من در کارگاه خودش درست عمل میکند. عقیده دارم اگر هنرآموزها بتوانند در یک دورهمی تخصصی رشته خودشان شرکت کنند، اعتمادبه نفس بیشتری پیدا میکنند. خوشبختانه بیشتر همکاران فنی ما خودشان در بازار کار حضور دارند و به همین دلیل به روز هستند. حضور در بازار کار آنان را مجبور میکند که اطلاعاتشان را به روز کنند. ولی با همدلی، ایجاد اعتمادبه نفس، تعیین هدف و حرکت به یک سمت و سوی معین، خیلی از مشکلاتمان حل میشود.
یکی از باورهای من که آن را در هنرستان خودمان اجرا میکنم، این است که همکارانم در رشته تخصصی خودشان به نمایشگاه بین المللی بروند. حضور یک روزه در نمایشگاه های تخصصی به اندازه 2 تا 3 ترم دانشگاه به آنها فکر و ایده میدهد و آنها را با شرکتهای متفاوت آشنا میکند. حتی فقط دور زدن در نمایشگاه برای آنها روحیه و انگیزه ایجاد میکند. اگر این اتفاق در هنرستان ها بیفتد، خیلی عالی خواهد بود. توصیه میکنم وزارتخانه همه را موظف کند و بودجه ای برایش تعیین کند که بتوانیم هنرجویان را در رشته تخصصی خودشان به نمایشگاه بین المللی ببریم. این موضوع به اندازه 2 ترم دانشگاه روی هنرآموزان مؤثر است و روی هنرجویان نیز تأثیر دارد. قبول کنید که بسیاری از هنرجویان ما، با هدف رشته خودشان را انتخاب نکرده اند. یا به دلیل خالی بودن آن رشته و یا موقعیت شغلیشان آن را انتخاب کرده اند و هیچگونه اطلاعات خاصی درباره آن رشته نداشته اند.
اگر بتوانیم هنرجویان را به نمایشگاههای بین المللی و یا کارخانجات مرتبط با رشته خودشان ببریم و با کارآفرینان موفق آشنا کنیم و این کارآفرینان در هنرستانها برایشان سخنرانی کنند، مسیر درستی را طی کردهایم و امید را در هنرآموزان و هنرجویان زنده ساختهایم و راه را برایشان مشخص کردهایم. معتقدم با این فرایندها، قطار در ریل خودش به حرکت درمیآید و وقتی قطار سنگین در ریل خودش قرار میگیرد، خیلی راحتتر پیش میرود و انرژی کمتری مصرف میکند.

4. به نظر شما چگونه میشود مدرسه یا هنرستان در ریل خودش قرار بگیرد و حرکت کند؟ چه پیشنهادی برای این کار دارید؟ خودتان عملاً برای محقق شدن آن چه کاری انجام دادهاید؟
کسی که مدیر هنرستان میشود باید اهل ریسک باشد. اصطلاح ورد زبان همکاران فنی ما که خودشان اهل بازار هستند، همین پذیرفتن ریسک و ریسک پذیری است. مثال میزنم. مجاب کردن و بردن هنرآموزان به نمایشگاه بین المللی، بازدید از کارخانجات و... سخت است. میگویند برای رسیدن به نمایشگاه 600 کیلومتر باید از کلاله دور شویم و هزینه اش را هم بپردازیم و برایشان سخت است. یکی از کارهایی که من به عنوان مدیر انجام میدهم این است که با اداره آموزش وپرورش صحبت میکنم و برای این دو هنرآموز مأموریت میگیرم. یک طرف هزینه رفت و برگشت را هم با توجه به شرایط اقتصادی هنرستان بر عهده هنرستان میگذارم و آنها را تشویق میکنم که در برنامه های بازدید شرکت کنند. اگر این اتفاق بیفتد خود هنرآموزان من سوخت و انرژی همان قطار خواهند شد. در این صورت کار من راحتتر خواهد بود. زیرا خود هنرآموز به دنبال ارتقا و به روز بودن در رشته اش خواهد رفت و همان تأثیری را که خودش گرفته است، به هنرجویانش منتقل خواهد کرد.
5. با توجه به محدودیت هایی که آموزش وپرورش با آن مواجه است، برای بهبود وضع مدرسه خودتان چکار میکنید؟
چند سال است که روی آموزش همراه با تولید تأکید میشود. انصافاً طرح خوبی هم است. خیلی از هنرستانها از امکاناتی برخوردار هستند که از بازار کار نیز جلوتر است. نمیگویم برای خیلی از رشته ها این امکانات فراهم است، ولی انصاف را رعایت کنیم، برخی از رشته ها این امکانات را دارند. اگر بتوانیم، بحث انرژی مثبت را برای هنرآموزان اجرا کنیم، موفق میشویم. تبصره 75، آموزش همراه با تولید، بخش تعاونی های هنرستان که اعضایش همان هنرآموزان و هنرجویان هستند و درصد قابل توجهی از سودش به همان تعاونی برمیگردد، ظرفیت های لازم را برای هنرستانها به وجود میآورند.

6. برخی از مدیران به دلیل محدودیت منابع و سرمایه معتقدند که نمیشود کاری کرد و مدارسشان شرایط بهتری پیدا نمیکنند. چقدر شما این موضوع را قبول دارید؟
به نظرم نباید به مدیران خُرده گرفت. گفتم که در انتخاب مدیر هنرستان باید اهل ریسک بودن ملاک گرفته شود و کسی باید وارد هنرستان شود که اهل بازار و تولیدکننده باشد و یا حداقل از این حس و حال برخوردار باشد. مدیری که خودش کارآفرین است و در بازار کار حضور دارد، اهل ریسک میشود. بحث دیگر مسائل و مشکلات قانونی است که مدیران ما اطلاع دارند و با زبان بیزبانی آنها را دور میزنند. مثلاً تبصره 75 به ما اجازه میدهد که با شرایط خاص از امکانات هنرستان استفاده کنیم و درامد داشته باشیم. اگر حین کار اقتصادی اتفاقی برای هنرجویان یا هنرآموزان هنرستان رخ بدهد، مسئولیت بسیار سنگینی بر دوش مدیر خواهد بود. مدیرها میخواهند این مشکل رفع شود تا بتوانند کار اقتصادی انجام بدهند. چون بسیاری از کارهای خدماتی یا تولیدی پس از زمان آموزش و حضور در هنرستان صورت میگیرد و ممکن است داخل هنرستان هم نباشد. چون در بعضی از رشته ها هنرجویان مجبورند به همراه هنرآموز به خارج از هنرستان بروند تا کار تولیدی را نصب کنند. اگر حین کارشان اتفاقی رُخ بدهد، بحث مسئولیت مدیر و هنرآموز مطرح میشود. خواهشمندیم مشکلات و مسائل قانونی دیده شوند و برای مدیران جایگاهی تعیین شود. در این صورت فکر میکنم خیلی از مشکلات حل خواهد شد. یک مورد اهل ریسک پذیر و بازاری بودن مدیر و کارآفرینی اوست و مورد دوم حل شدن و رفع مسائل و مشکلات قانونی است که وزارتخانه باید برای آنها چاره اندیشی و اقدام کند.

7. مشکلاتی که به آن اشاره کردید، واقعیت هایی هستند که وجود دارند. آیا شما به دلیل این مشکلات، فعالیت های خود را محدود میکنید؟
نه، من کارهای زیادی انجام میدهم. ولی شما این موضوع را فراموش نکنید که درصد زیادی مثل جواد صادقی نیستند. قبول کنید، خیلی از همکاران ما با توجه به بالا رفتن سنشان، قدرت ریسک خود را از دست میدهند. البته چون با قوانین به خوبی آشنا هستند، اگر بدانند قوانین در بحث اتفاقات احتمالی از مدیر حمایت میکند، به قطع و یقین روی رفتارشان تأثیر خواهد گذاشت. فرض کنید هیچ قوانین و مقرراتی وجود ندارد، ولی شما ملزم هستید امنیت هنرجویان و هنرآموزان را فراهم کنید.
8. در این شرایط چه کاری باید انجام داد که هم به اهداف تعیینشده رسید و هم قوانین، رعایت شده باشند. با همین قوانین و مقررات موجود چگونه کار کنیم؟ همین قوانینی که برای انجام کارهای شما محدودیت هم ایجاد میکنند؟
من بدون استثنا برای هنرجویان دو بیمه را در نظر گرفته ام. یکی همان بیمه دانش آموزی است که آموزش وپرورش ما را موظف میکند تمام هنرجویان را بیمه کنیم، و دیگری بیمه مسئولیت با نام هنرجویان است. در بیمه نامه آنها ذکر شده که ممکن است به خاطر نوع رشته مجبور شوند در خارج از هنرستان کار کنند. حتی برای آن بیمه، زمان هم در نظر گرفته نشده و 24 ساعته است. بدین ترتیب قدرت ریسک من قدری افزایش پیدا کرده است.
9. بیمه مسئولیت هنرجویان را چگونه انجام دادید؟
این بیمه را توسط آقای مهندس زارع، مدیر فنی وحرفه ای سازمانمان انجام دادیم. ایشان همت کردند و چندین جلسه برگزار کردیم. شخص بیمه کننده را نیز معرفی کردند. در نهایت به این نتیجه رسیدیم که بیمه مسئولیت را انجام بدهیم. نه تنها هنرجویان، بلکه هنرآموزان و عوامل هنرستان از خدمت گزار تا مدیر نیز بیمه مسئولیت شدند.
10. هزینه بیمه را چه کسی میپردازد؟
خود هنرجویان در سال گذشته نفری 13هزار تومان پرداخت کردند. تمام عوامل هم خودشان هزینه بیمه مسئولیتشان را پرداختند.
11. برای اینکه آفرینش و خلاقیت در مدیران رشد کند، چه باید کرد؟
وقتی مدیر یک مجموعه میشوید، باید بتوانید مجموعه را با شرایط و وضع موجود به حرکت درآورید و به جلو هدایت کنید. چون اگر قرار باشد که از بالا برای انجام کارها بیایند، دیگر نیازی به وجود مدیر نیست! حق با شماست. یکی دیگر از کارهایی که من انجام دادم این است که تمامی اولیا را موظف کردم که به هنرستان بیایند تا برایشان توضیحات لازم را بدهم. به والدین میگفتم: آموزش فرزند شما دو مرحله خواهد داشت: یکی آموزش تئوری در کارگاه توسط همکاران است که به کارآفرین شدن فرزندتان منجر نخواهد شد. دیگری اینکه آنها را به اجازه شما به بیرون هنرستان ببریم و شما به ما تعهد بدهید که اینان اجازه دادند فراتر از دیوارهای هنرستان مشغول کار و فعالیت شوند. چون آموزش در خارج از دیوارهای هنرستان فراتر از آموزش تئوری و نیاز هنرجویان است. شما باید تعهد بدهید و رضایت خود را برای فعالیت هنرجویان در خارج از هنرستان اعلام کنید. چون حادثه خبر نمیکند و ممکن است حین انجام کار در خارج از هنرستان اتفاقی رخ بدهد. ممکن است قانع بشوند و یا برخی هم قانع نشوند.
12. مگر مسئولان نمیگویند کارگاههای برون سپاری را داخل هنرستان راه اندازی کنید؟
چرا، ولی فقط به صورت شفاهی این موضوع را میگویند و هیچگاه آن را مکتوب اعلام نکرده اند. واقعیت این است که برون سپاری هزینه خیلی کمتری را بر دوش وزارتخانه میگذارد. شاید اگر فردی را از بیرون بیاورند و برای مدت یک سال با او قرارداد ببندند، دستمزدش به اندازه دو سال حقوق یک همکار رسمی ما بشود، اما در این میان وزارتخانه، نه وسایل داده است، نه نیرو و نه امکانات. با توجه به شرایط وزارتخانه بحث برون سپاری هزینه خیلی کمی دارد و بسیار عالی است. حداقل من در شهرستان خودم خیلی از برون سپاری راضی هستم و خروجی های من عالی هستند. در مجموع اگر مسائل و مشکلات مربوط به قانون و حوادث و اتفاقات در هنرستانها که فقط به صورت شفاهی رفع شده اند، به صورت بخشنامه رفع شوند و مسائل ایمنی و بیمه ای آن را رعایت کنند، فکر میکنم دست مدیران را برای بستن قراردادهای بهتر باز میکند.
13. فرض کنید در جلسه وزارتخانه حضور دارید. به مدیران مدرسه های کشور چه اختیاراتی را محول میکردید و چه کارهایی را در اختیار اداره میگذاشتید؟ چون گاه شنیده میشود که میگویند در ریز کارهای مدیران هم از بالا دخالت میشود و مدام آیین نامه میدهند. اگر شما جای وزیر بودید، برای بالا بردن قدرت ریسک مدیران، بهبود شرایط آنها و بالا بردن سطح کیفی آموزش چه میکردید؟
برخی از قوانین را در هیئت وزیران مصوب میکردم؛ از جمله بحث حمایت از برون سپاری ها به صورت تمام قد و نه به صورت نصف و نیمه. چون باید یا شتر بود یا مرغ. تمام قد یعنی اینکه وقتی میگویند فضای داخل هنرستان را برای برون سپاری ها در اختیارشان بگذارید، میباید مسائل قانونی آن نیز رعایت شود تا من مدیر جرئت کنم که فضا را در اختیار برون سپاری ها قرار دهم. این اتفاق باعث میشود دست مدیران باز شود و خود مدیران انتخاب کنند که برای چه رشته هایی از برون سپاری استفاده کنند. باید قبول کنیم چون مدیران هنرستان در جامعه و شهر خود زندگی میکنند، خیلی بیشتر از وزارتخانه در جریان نیاز جامعه شان هستند. باید این انتخاب را به مدیران بسپارند تا شخص مدیر انتخاب کند و نه استان و شهرستان. قوانین نیز برای مدیران تعریف شود و هرگونه مسئولیت اتفاقات خارج از هنرستان را از آنها سلب کنند تا آنان بابت این موضوع نگرانی نداشته باشند و فقط ناظر باشند. انتخاب رشته و انتخاب هنرآموز را برعهده مدیر بگذارند تا مدیر با کنکاش و جستوجوی خود رشتهای خوب و افرادی با سواد و فعال را انتخاب کند و با آنها قرارداد ببندد و از ظرفیت برونسپاری استفاده کند. دیگر اینکه سعی میکنم، قبل از گرفتن هر تصمیمی درباره هنرستانها، با مدیران فعال و شاخص در آن زمینه برای دریافت نظرشان تمام بگیرم و بخواهم نظرشان را به وزارتخانه اعلام کنند. بدین طریق از مشاوره همکاران مدیر و کسانی که خودشان درگیر کار هستند، استفاده خواهم کرد. دیگر اینکه حتماً از خیّرین کارآفرین یا خیّرین کار در حوزه هنرستانها استفاده خواهم کرد.
14. شما با محدودیت قوانین چه کار میکنید؟
بیمه مسئولیت را انجام میدهم، از برون سپاری ها بسیار حمایت میکنم و به نوعی از والدین و همراهی آنان استفاده میکنم. برای والدین توضیح میدهم که برون سپاری چیست و اگر بچه هایشان را از هنرستان خارج میکنیم، به نفع آنان کار میکنیم و از آنان رضایتنامه کتبی میگیرم. اما بحث حمایت از خود برون سپاری، بحث دیگری است. همکاران برون سپاری ما هم خیلی مهم هستند. آنان خودشان را از همکاران هنرستان جدا میدانند و البته باید قبول کرد که آنان بسیار قویتر از همکاران خود ما عمل میکنند. امیدوارم همکاران ما ناراحت نشوند که این واقعیت را مطرح میکنم: همکاران برون سپاری ما خروجی های بسیار بالاتری نسبت به همکاران آموزش وپرورشی ما دارند. من سعی میکنم در روز مهندس و مناسبتها و همایش این روز از همکاران برون سپاری دعوت کنم تا احساس نکنند خارج از مجموعه ما هستند، بلکه ما آنان را از خودمان میدانم.
15. پس شما به گونه ای عمل میکنید که خط قرمزهای قوانین اداره هم شکسته نشوند؟
بله. به قول عزیزی، ما قوانین را دور نمیزنیم، بلکه برخی از بخشهای قوانین را خم میکنیم و آرام از کنار خط قرمزها رد میشویم. حرفهایم درد دل بود. انصافاً بحث قوانین در موضوع برون سپاری مخصوصاً برای کاردانش دست وپاگیر است و میتوان برای کاردانش به صورت برون سپاری قرارداد بست. یکی از بهترین راهها برای خارج شدن از موضوع امکانات، تجهیزات و بودجه، برون سپاری های ماست.
16. به نظر شما بحث برون سپاری در مدرسه ها و دبیرستان ها هم قابل اجراست؟
بله. اتفاقاً موفق هم خواهند شد. کما اینکه به مدت یک یا دو سال یک مجموعه بسته با عنوان بسته حمایتی به دوره ابتدایی آمد. خوشبختانه بسته های حمایتی خوب نتیجه گرفتند و خروجی های خوبی داشتند. برای این بسته ها از افراد تحصیلکرده برون سازمانی استفاده میکردند که برای نظام آموزش وپرورش هزینه کمی دربرداشت. واقعیت این است که ما با مشکل بودجه مواجه هستیم. متأسفانه همکاران رسمی خود ما در آموزش وپرورش خروجی مناسبی ندارند
17. یکی از کارهای مهمی را که انجام دادید، توضیح دهید.
در رشته ماشین های الکتریکی همکار جوانی داریم که اهل تفکر، و پرانرژی و پر تلاش است. من مشاهده کردم در تهران یک موج صنعتی با عنوان تابلوهای روان وجود دارد و این موج در حال گسترش به سمت شهرستانهاست. شاید الان در تهران این موج فروکش کرده باشد، اما در شهرستان ها در حال اوج گیری است. به همکار جوانم توصیه کردم، با توجه به زمانی که در کارگاه دارد، مهارت تابلوهای روان را با اینکه جزء سرفصل های درسی نیست، به بچه ها آموزش بدهد و سطح آموزش خود را بالاتر ببرد.
همکارم گفت در این زمینه چیزی نمیداند. به او گفتم بررسی کند و ببیند کجا این موضوع را آموزش میدهند. تحقیقی کرد و بعد از یک یا دو هفته گفت: تماس گرفتم و یک مرکز آموزشی در تهران پیدا کردم که به صورت عملی آموزش میدهد. اما هزینه اش بسیار گران است.پرسیدم: هزینه اش چقدر است؟ گفت: دو میلیون و پانصد هزار تومان که من ندارم. من فقط یک کارمندم.
گفتم: اشکالی ندارد. من این مبلغ را به شما میپردازم و شما در کلاس ها شرکت کنید. برای درست کردن پنج تابلوی 5/0×2 متر هم به هزینه من مواد اولیه بخرید. انشاءالله از اول مهر بعد از آموزش مهارت و رشته خودتان، این مهارت را هم در کنارش به بچه ها آموزش بدهید. بازاریابی و فروش آن با من، چون در شهرستان برای آن بازار خوبی داریم. 50 درصد سود حاصل از فروش تابلوها برای خودتان باشد. از 50 درصد باقیمانده، مقداری را به هنرجویان میدهم و مبلغی را برای خود هنرستان هزنیه میکنم که میشود همان تبصره 75 وزارتخانه. دیروز تماس گرفت و گفت ثبت نام کرده است و امروز پول را واریز کردم. هفته آینده هم برای شرکت در کلاس ها میرود. من مطمئن هستم اولین سود من پس از بازگشت ایشان، آموختن یک مهارت جدید توسط هنرجویانم است.
یعنی همکارم در کنار آموزش مهارت ماشین های الکتریکی مهارت تابلوهای روان را نیز آموزش داده و به کارگاه من یک مهارت دیگر نیز اضافه کرده است. هنرجویان میتوانند با یادگیری این مهارت جدید در بازار کار برای خودشان کارآفرینی کنند و با تلاش و کوشش خودشان موفق شوند. دیگر اینکه به این ترتیب برای همکارم انرژی مثبت و یک منبع درامد جدید ایجاد کردم که برایش شیرین است. چون 50 درصد سود حاصل از آن مهارت به خودش برمیگردد. بدون اینکه برای آن کار سرمایه گذاری کرده باشد و هزینه ای را متقبل شده باشد، از هنرستان استفاده میکند و به بچه ها هم آموزش میدهد. خود هنرجویان هم از قسمتی از درامد حاصله برخوردار خواهند شد و لذت پول درآوردن را خواهند چشید. وقتی هنرجوی هنرستان لذت پول درآوردن را بچشد، امیدش چندبرابر میشود. لذت کسب پول حلال بسیار شیرین است.
منبع: مجله رشد فنی و حرفه ای