مدیران و مشاوران

آموزش فنی و حرفه ای: چالش ها و چشم اندازها

نظام آموزش فنی وحرفه ای و کاردانش در وزارت آموزش وپرورش، بخش مهمی از پازل مهارت آموزی نظام آموزشی جمهوری اسلامی ایران است که در کنار سازمان فنی وحرفه ای، وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، و صنایع دولتی و غیردولتی که مستقیماً در امر آموزش مشارکت میکنند، تربیت نیروی انسانی ماهر در بخش فنی وحرفه ای را به عهده دارند. این مقاله بر آن است که برخی دلایل ناکامی در تحقق اهداف هنرستانهای فنی وحرفه ای و کاردانش را بررسی کند و در ادامه پیشنهادهایی برای اصلاح نظام مهارت آموزی در دوره متوسطه ارائه دهد.

مقدمه

شاید نگاهی به آمارهای رسمی بیکاری و پیامدها و معضلات اجتماعی ناشی از آنکه بیان آن هیچ نیازی به ارائه اسناد و مدارک ندارد و تک تک افراد جامعه کنونی ما از نزدیک آن را لمس میکنند، برای بیان ضرورت پرداختن به موضوع آموزش فنی وحرفه ای کفایت کند. اما باید در کنار مسائل یاد شده، به مسئله مهم جهانی شدن و همچنین تحریم های اقتصادی نیز توجه خاص داشت. تجارت جهانی میتواند اقتصاد ما را به شدت تحت تأثیر و فشار قرار دهد. توجه به آموزشهای فنی وحرفه ای و اصلاح آن به عنوان ابزاری کارامد، برای تربیت و افزایش کارایی و بهره وری نیروی انسانی به منظور زمینه سازی برای اصلاحات اقتصادی، باید از اولویتهای اصلی اصلاح نظام آموزشی کشور باشد.

آموزش فنی و حرفه ای: چالش ها و چشم اندازها

1. پیشینه آموزش های فنی وحرفه ای در ایران

به احتمال زیاد، تأسیس «دارالفنون» در سال 1268 قمری مهمترین اتفاق تاریخی در راستای آموزش فنی وحرفه ای ایران بوده است. «اندیشه امیرکبیر در طرح بنای دارالفنون به عنوان یک بنیاد فرهنگی نو، تنها از یک عامل سرچشمه نگرفته بود. بلکه عمل آن را باید در مجموع آموخته های او از بازدیدی که از آکادمی و مدارس فنی روسیه به عمل آورده بود، شرح وظایف دارالعلمهای اکثر کشورهای غربی در رشته های گوناگون علم و هنر، همراه با آمار شاگردان آنها که در کتابی به نام «جهان نمای جدید» آمده و توسط او ترجمه شده بود، و همچنین گرایش محسوسی که در آن زمان نسبت به پیشرفت های فنی و علمی که در نتیجه استقرار یک نظام آموزشی پیشرو ملی در ممالک غربی، به ویژه در کشورهای اروپایی پیدا شده بود، جست وجو کرد»

2. چالش های موجود در نظام فنی وحرفه ای

سخن از عدم موفقیت نظام فنیوحرفهای و در نظام آموزشی جمهوری اسلامی ایران به هیچگونه سند و مدرک نیاز ندارد و محکم ترین دلیل برای اثبات این مدعا گرایش نداشتن دانش آموزان به انتخاب رشته های هنرستانی هنگام انتخاب رشته میباشد. به عنوان نمونه در استان مرکزی در سال 96 از مجموع 16029 نفر دانشآموز سال نهمی، 9597 نفر رشته های نظری را برگزیده اند و 6432 نفر رشته های فنی وحرفه ای و کاردانش را انتخاب نموده اند. به عبارت دیگر 87/59 درصد به دبیرستان رفته اند و 13/40 درصد به هنرستان.

3. کافی نبودن آشنایی دانش آموزان با رشته های فنی وحرفه ای

در نظرسنجی به عمل آمده از هنرجویان چند هنرستان فنی وحرفه ای و کاردانش در ناحیه یک آموزش وپرورش شهر اراک، تعداد قابل توجهی از دانش آموزان ملاک خود را برای ورود به آن هنرستان، مجاز نبودن به انتخاب رشته های نظری عنوان کردند و برخی نیز نزدیک بودن هنرستان محل تحصیل به محل سکونتشان را دلیل اصلی دانستند.

در اکثر قریب به اتفاق موارد، نه هنرجویان در بدو ورود به هنرستان اطلاعاتی در مورد رشته انتخابی خود دارند، و نه خانواده هایشان. و عمق فاجعه زمانی است که مسئولان اجرایی هنرستان نیز اطلاعات ضعیفی از رشته های در حال اجرا در هنرستان محل کارشان دارند. برای نمونه، معاون هنرستانی، هنگام ثبت نام دانش آموزان، وقتی میخواست درمورد رشته «گرافیک» اطلاعاتی به دانش آموزی ارائه دهد، گفت که این رشته در نهایت به سینما و تلویزیون مربوط میشود و یا بسیاری از دانش آموزان، اولیا و همکاران شاغل در هنرستان، میان رشته معماری و رشته عمران فرقی قائل نیستند. همچنین، دانش آموزان رشته سینما فقط هنگام فارغ التحصیلی متوجه میشوند که این رشته مربوط به فیلم سازی است و نه بازیگری.

با عنایت به شرایط یاد شده، بخش عمدهای از دانش آموزان به رشته هایی ورود پیدا میکنند که اطلاعات کمی نسبت به محتوای آموزشی و آینده شغلی آن دارند و چه بسا در طول تحصیل به نداشتن علاقه و توانایی در آن رشته پی میبرند. اما کماکان و صرفاً به منظور اخذ مدرک دیپلم به تحصیل در همان رشته ادامه میدهند. در آینده نیز هیچگونه سنخیتی میان عنوان دیپلم و شغل مورد تصدی آنها دیده نمیشود. چنین شرایطی فقط به معنی اتلاف سرمایه های انسانی، آن هم در حساس ترین دوره سنی، و همچنین استهلاک منابع و اعتبارات کشور است.متأسفانه در سالهای اخیر پست «مشاوره» به بهانه کمبود نیرو از چارت هنرستانها حذف شده و این خود به مشکلات موجود افزوده است. گرچه عدم تخصص و انگیزه کافی برخی از مشاوران نیز به ناکارامدی نظام مشاوره و راهنمایی منجر شده بود.

آموزش فنی و حرفه ای: چالش ها و چشم اندازها

4. جذب نشدن فارغالتحصیلان در مشاغل مرتبط با رشته تحصیلی خود

گرچه هیچگونه پژوهش رسمی در ارتباط با میزان جذب فارغ التحصیلان رشته های هنرستانی در مشاغل مرتبط با رشته تحصیلیشان به عمل نیامده است، اما ارتباط نزدیک نگارنده با طیفی از فارغ التحصیلان، نمای زیبایی را به نمایش نمیگذارد.

5. نبود نیازسنجی برای گسترش یا تحدید یک رشته

از سوی دیگر، هیچگونه نیازسنجی علمی و حتی غیرعلمی برای ایجاد یک رشته، توسعه و یا تهدید آن صورت نمیگیرد و صرفاً با در نظر گرفتن برخی امکانات اولیه، یک رشته را دایر میکنند یا گسترش میدهند. برای مثال، از آنجا که رشته حسابداری نسبت به رشته های دیگر فنی وحرفه ای به امکانات کمتری نیاز دارد، این رشته در هنرستان های گوناگون کشور دایر است و مدیران هنرستانها هر ساله به افزایش پذیرش دانش آموز در این رشته ها علاقه نشان میدهند. اما رشته ای مانند رشته ساختمان که به کارگاه و مواد اولیه نیاز دارد، برای مدیران هنرستانها فاقد جذابیت است.

گاهی نیز تعداد هنرجویان هدایت شده به یک رشته با تعداد هنرآموزان موجود در آن رشته در هنرستان یا منطقه آموزش وپرورش تناسب ندارد. برای مثال، اگر در یک هنرستان تعداد سه هنرآموز حسابداری حضور دارد، بهتر است یک کلاس حسابداری تشکیل شود و اگر این تعداد به هشت نفر رسیدند، سه کلاس حسابداری رجحان دارد.

6. غیرفنی بودن مدیران

در تعداد قابل توجهی از هنرستانهای کشور، افرادی با تخصص های غیرفنی، پست مدیریت را به عهده دارند و لذا درک روشنی از ماهیت رشته های فنی وحرفه ای و درس های کارگاهی ندارند. در مواردی حتی با وجود منابع مالی کافی، توجیه کردن ایشان برای خرید تجهیزات و مواد اولیه مورد نیاز کارگاهها امر مشکلی است. حتی در مواردی مسئولان و کارشناسان فنی وحرفه ای در سطح اداره های آموزش وپرورش نه تنها فاقد تحصیلات فنی هستند، بلکه هیچگونه تجربه ای از حضور و کار در هنرستان ندارند. گرچه این نکته نیز لازم به یادآوری است که جاذبه نداشتن پستهای مدیریتی، مانع از آن میشود که افراد متخصص و توانمند به تصدی این پستها رغبت و علاقه نشان دهند.

آموزش فنی و حرفه ای: چالش ها و چشم اندازها

7. مکانیابی و جایدهی نامناسب هنرستانها

همانطور که میدانیم، مطابق ضوابط آموزش وپرورش، برای هر واحد آموزشی یک محدوده جغرافیایی تعریف شده است که فقط دانش آموزان ساکن در آن منطقه حق ثبتنام در آن واحد آموزشی را دارند. اما هنرستان های فنی وحرفه ای و کاردانش از این قاعده مستثنا هستند و هر دانش آموز، از هر نقطه شهر و حتی روستاهای اطراف میتواند در هر هنرستان که مجاز به انتخاب یکی از رشته های آن باشد، ثبت نام کند. با توجه به این شرایط، معمولاً هنرستانها پذیرای دانش آموزانی از نقاط مختلف شهر و روستاها و حتی در برخی موارد شهرهای همجوار هستند. لذا ضرورت دارد، هنرستانها در نقاط مرکزی شهر و در مسیرهای خوش رفت وآمد احداث شوند تا برای عموم دانش آموزان مرکزیت داشته باشد. حال آنکه وضع موجود، حداقل در حوزه مورد بررسی نگارنده، عکس این حالت را دارد و اغلب هنرستانها در نقاط حاشیهای شهر، و دبیرستانها در نقاط مرکزی شهر دایر شدهاند. دوری مسیر به صورت طبیعی، علاوه بر کاهش انگیزه دانش آموزان و خانواده هایشان به انتخاب رشته های فنی وحرفه ای و کاردانش، به حذف وعده غذایی صبحانه از تغذیه هنرجویان و آمادگی کافی نداشتن ایشان برای فعالیت های آموزشی در طول روز منجر میشود. این در حالی است که ساعات رسمی آموزشی در هنرستان هشت ساعت در روز، یعنی دو ساعت بیشتر از سایر مدارس است. با توجه به تغذیه نامناسب و ناکافی هنرجویان، ادامه فعالیت آموزشی آنان تا پایان ساعات رسمی، مشکل و ناکارامد مینماید.

8. تناسب نداشتن تجهیزات و امکانات موجود با نیازهای روز

در بسیاری از هنرستانها امکانات آموزشی تناسبی با نیازهای هنرجویان و هنرآموزان ندارد. البته عکس موضوع نیز در مواردی صادق است. به این معنی که تجهیزاتی در برخی از هنرستانها موجودند که به دلیل ناکافی بودن مهارت هنرآموز و یا غیر تخصصی بودن وی، این تجهیزات هیچگاه از انبار هنرستان خارج نمیشوند و حتی از رده خارج میشوند و یا به دلیل استفاده ناصحیح آسیب میبینند. در برخی هنرستانها، با وجود اتصال دائم آموزشگاه به اینترنت، دسترسی هنرآموزان در کارگاه به شبکه اینترنت محدود یا غیر ممکن است. دسترسی به نشریات و کتابهای تخصصی نیز در تعداد کمی از هنرستانها قابل تصور است.

آموزش فنی و حرفه ای: چالش ها و چشم اندازها

9. پیشنهادات

 استفاده از مدیران تخصصی در هنرستانهای فنی وحرفه ای و کاردانش و کارشناسی های مربوط در ادارات آموزش وپرورش. به این منظور لازم است مشوق هایی داده شود تا افراد متخصص و باکفایت رغبت بیشتری به تقبل این مسئولیتها نشان دهند.

 ایجاد رشته مدیریت آموزشی فنیوحرفهای در دانشگاه جامع فرهنگیان، تا در یک دوره چندساله، مدیران هنرستانها از میان دانش آموختگان این رشته انتخاب شوند. البته لازم است، برای دانش آموختگانی که در این رشته تحصیل کرده اند، اما از پذیرش مدیریت هنرستان امتناع میورزند، این مدرک در پرداخت حقوق و مزایایشان لحاظ نشود.

 ایجاد رشته کارشناسی ارشد مدرسی هنرستان در دانشگاه جامعه فرهنگیان و جذب فارغ التحصیلان رشته های فنی مورد نیاز آموزش وپرورش از دانشگاه های معتبر کشور برای تحصیل در این رشته.

 جای دهی هنرستانهای فنی وحرفه ای و کاردانش در نقاطی از شهر که دسترسی و رفت وآمد به آنها آسان باشد.

 افزایش ساعات حضور دانش آموزان در هنرستان، سرو غذا و میان وعده (ترجیحاً رایگان) در هنرستان و ایجاد دوره های نیمه اجباری یا اجباری آموزشی (از جمله زبان انگلیسی، دوره های فناوری اطلاعات و نرم افزارهای مرتبط با رشته تحصیلی) و اعطای گواهینامه معتبر.

 ایجاد کتابخانه های تخصصی هر رشته در محل کارگاهها و یا به صورت متمرکز با حضور کتابدار تخصصی.

 اخذ اشتراک نشریات و ژورنال های تخصصی هر رشته توسط هنرستانها

 اعطای مشوق هایی به صنایع و حرفه هایی که در امر آموزش فنی وحرفه ای و پذیرش کارآموز، با آموزش وپرورش همکاری میکنند.

 تشکیل انجمن های علمی هنرجویان و هنرآموختگان هنرستانها در هر رشته. این انجمن ها به صورت «سازمانهای غیردولتی (NGO) و بدون دخالت مستقیم هنرستان اداره میشوند. فارغ التحصیلان هنرستانها و راه یافتگان به دانشگاه ها و صنایع از اعضای مؤثر این انجمن ها خواهند بود. هنرآموزان تخصصی هنرستان نیز به عنوان عضو افتخاری در جلسات این انجمن ها حضور مییابند. تولید نشریات علمی و ایجاد وبسایت تخصصی، و همچنین بررسی فرصت های شغلی برای اعضا، از اهم فعالیت های انجمن های مزبور خواهد بود.

 ایجاد حداقل یک فروشگاه دائمی در هر منطقه آموزشوپرورش برای عرضه و فروش محصولاتی که در هنرستانها تولید میشوند. لازم است هیئتی برای انتخاب آثار متشکل از هنرآموزان تخصصی تشکیل شود و از ارائه آثار بیکیفیت ممانعت به عمل آورد تا اعتبار دیگر آثار مخدوش نشود. از دیگر سو، این فروشگاهها میتوانند محلی برای انعقاد قرارداد تولید محصول و ارائه خدمات نیز باشند. لازم است تعرفهگذاری منسجمی هم صورت گیرد تا سهم هر یک از عوامل مؤثر در انجام پروژه مطابق قانون مشخص شود.

 ارائه خدمات عمومی با سیستم چندتعرفه ای در برخی از رشته های خدماتی. برای مثال در رشته تنظیم موتور، هنرستان میتواند با همکاری هنرجویان و هنرآموزان خدمات تنظیم موتور را برای عموم مردم ارائه دهد. این خدمات میتواند برای کارکنان آموزش وپرورش و خانواده هایی که فرزندانشان در آن هنرستان مشغول به تحصیل هستند، با تخفیف هایی ارائه شود.

 برگزاری نمایشگاه های سالانه از تولیدات هنرجویان یا هنرستانهای یک منطقه به همراه فروش آثار.

 ایجاد نمایشگاهی دائمی از آثار برتر هنرجویان در هر هنرستان.

 خرید برخی آثار برتر هنرجویان از سوی ادارات آموزش وپرورش برای استفاده به عنوان هدیه و مواردی از این قبیل.

 احیای نظام استاد و شاگردی و آموزش دوگانه. به این منظور لازم است هنرجویان دوره سه ساله اول متوسطه را در دبیرستان طی کنند و دوره سه ساله آخر را به شیوه استاد و شاگردی و مستقیماً در بازار کار به تحصیل ادامه دهند. صاحبان صنایع و حرفههایی که به مشارکت در برنامه کارآموزی تمایل داشته باشند، علاقه مندی خود را به نهاد واسطی که مأموریت ایجاد هماهنگی و تنظیم مقررات این برنامه را به عهده خواهد داشت، اعلام میکنند و پس از بررسی و احراز صلاحیتهای عمومی و تخصصی از سوی این نهاد، هر استادکار حداکثر مسئولیت آموزش سه کارآموز را به عهده خواهد داشت. قراردادی نیز بین هنرستان، استادکار یا مقام مسئول در سازمان پذیرنده کارآموز و ولی قانونی دانش آموز، زیر نظر نهاد واسط تنظیم میشود. هنرآموزان تخصصی هنرستان مسئولیت سرکشی و نظارت بر حسن اجرای دوره کارآموزی را به عهده خواهند داشت. لازم است مهارت های مورد آموزش از سوی نهاد واسط یا سازمان فنیوحرفهای استاندارد شود و برگزاری آزمون به صورت متمرکز باشد. صنایع و حرفه هایی که پذیرنده کارآموز هستند، از مشوق هایی از جمله تخفیف مالیاتی برخوردار شوند.

تهیه و تنظیم: رضا ابوزید

منبع: مجله رشد فنی و حرفه ای